وصیت یک سگ ۲
:: O Auto da Compadecida 2 ::
خب ببین رفیق، این سورس کدی که دادی مال صفحه شنیده هاپدیای فیلم "A Dog's Will" هست، اسم اصلیش به پرتغالی میشه "O Auto da Compadecida" که یه جورایی میشه "وصیت یه سگ" یا "اراده یه سگ" ترجمه کرد، ولی خب انگلیسیش کردن "A Dog's Will". البته انگار یه "A Dog's Will 2" هم تازه اومده بیرون، ولی این صفحه شنیده هاپدیا بیشتر در مورد همون اولی صحبت میکنه، سال ۲۰۰۰ که ساخته شده.
بذار برات بگم این فیلم چیه اصلا! ببین، "A Dog's Will" یه فیلم برزیلیه، ولی نه از اون برزیلیهای فوتبالی و ساحلی! این یه کمدی فانتزیه، یعنی هم خندهداره هم یه چیزای تخیلی توش داره. کارگردانش "گوئل آراس" هست. داستانش بر اساس یه نمایشنامه معروف برزیلی به همین اسمه، نوشته "آریانو سواسونا". انگار یه خورده هم از نمایشنامههای دیگه همین نویسنده توش قاطی کردن که فیلم باحالتر بشه.
داستان فیلم برمیگرده به دهه ۳۰ میلادی تو یه منطقه خیلی خشک و بیابونی تو شمال شرقی برزیل. دو تا رفیق خل و چل داریم به اسمهای "ژائو گریلو" (که تو زیرنویس انگلیسی میگن "جک کریکت"!) و "چیکو". اینا دو تا آدم خیلی فقیر و بدبختن که همش دنبال کلک و حقه بازیان که یه لقمه نون بخورن. ژائو زبونباز و ناقلاست، چیکو هم خوشتیپه ولی ترسو!
یه روز اینا میرسن به یه شهر کوچیک به اسم "تاپروآ" و اونجا میخوان واسه یه نونوایی کار پیدا کنن. زن نانوا، "دورا"، یه سگ خیلی لوس داره که بهترین غذاها رو میخوره. ژائو و چیکو هم که از گشنگی دارن میمیرن، یواشکی غذای سگ رو میزنن! سگه بدبخت هم غذای اونا رو میخوره و مریض میشه. دورا هم که خیلی سگشو دوست داره، از این دو تا التماس میکنه که کاری کنن کشیش شهر سگشو تبرک کنه!
اینجاست که شیطنتهای ژائو شروع میشه! اول سعی میکنه کشیش رو گول بزنه بگه سگه مال یه آدم پولداره، بعدشم که سگه میمیره، میگه تو وصیتنامهاش واسه کلیسا پول گذاشته که کشیش براش مراسم ختم بگیره! اسقف اعظم اول کلی دعوا میکنه که چرا واسه سگ مراسم گرفتن، ولی وقتی میفهمه پول تو کاره، سریع ساکت میشه!
یه جاهای فیلم هم خیلی باحاله، مثلا دورا به چیکو نخ میده و میخواد باهاش لاس بزنه، ولی یهو دوست پسر قلدرش "وینسنتائو" و شوهرش سر میرسن! ژائو هم میره پیش یه آدم پولدار به اسم "سرگرد آنتونیو مورایس" و دخترش "روزینها" کار میکنه. روزینها اومده شهر که از کشیش برکت بگیره. هم وینسنتائو هم یه پلیس به اسم "ستنتا" عاشق روزینها میشن، ولی روزینها دلش پیش چیکو گیر میکنه!
سرگرد مورایس میخواد دخترشو شوهر بده به یه آدم پولدار و یه قلک پر پول به عنوان جهیزیه میده. ژائو هم یه نقشه میکشه که وینسنتائو و ستنتا رو به جون هم بندازه و چیکو بشه تنها خواستگار روزینها! چیکو هم لباس شیک میپوشه و خودشو آدم حسابی جا میزنه و از سرگرد مورایس خواستگاری میکنه. ولی خب آخرش سرگرد رو راضی میکنه که ۲۰۰ تاج پول واسه بازسازی کلیسا به کشیش بده! سرگرد هم قبول میکنه پول رو بده، ولی میگه اگه چیکو نتونه پولشو پس بده، "پوست تنشو" میکنه!
چیکو و ژائو که پول ندارن، یه نقشه دیگه میکشن! میخوان مرگ چیکو رو الکی درست کنن! یه بادکنک پر خون درست میکنن که ژائو بزنه به شهر و بگه راهزنه! ولی درست همون روز، یه دسته راهزن واقعی به رهبری یه آدم خیلی خفن به اسم "سورینو"، به شهر حمله میکنن! راهزنا همه رو غارت میکنن و میکشن. سورینو هم نانوا و زنش، دو تا رئیس کلیسا، ژائو و چیکو رو میگیره که همهشونو جلوی کلیسا تیربارون کنه.
اینجاست که دوباره ژائو شیطونی میکنه! به سورینو میگه سازدهنیشو پدربزرگ سورینو تبرک کرده و میتونه مرده رو زنده کنه! واسه اینکه سورینو رو گول بزنه، با بادکنک خونی به چیکو میزنه، چیکو نقش مرده رو بازی میکنه، بعد ژائو سازدهنی میزنه و چیکو "زنده میشه" و شروع میکنه به رقصیدن! سورینو هم باور میکنه و میگه منو بکشین! وقتی سازدهنی رو واسه سورینو میزنن، زنده نمیشه و میمیره! یکی از راهزنا هم عصبانی میشه و به ژائو شلیک میکنه و ژائو هم میمیره!
بعد از مرگ، این شش نفر میرن اون دنیا و شیطان محاکمهشون میکنه! حضرت عیسی مسیح هم اونجا هست و نظارت میکنه. ژائو از مریم مقدس کمک میخواد و مریم میاد پیش عیسی و میگه اینا رو ببخش. نانوا قبل از مرگ زنشو بخشیده بود، رئیس کلیساها هم کسایی که بهشون شلیک کرده بودن رو بخشیدن. واسه همین به جای جهنم میرن برزخ! سورینو هم بخشیده میشه چون بچگی پلیسا خانوادشو کشتن و بخاطر همین راهزن شده بوده. شیطان میخواد ژائو رو ببره جهنم، ولی بهش فرصت دوباره زندگی میدن، چون آدم فقیر ولی امیدوار بوده.
ژائو که زنده میشه، با چیکو همه پولایی که از مردم دزدیده بودن رو به اسم مریم مقدس پس میدن. چیکو و روزینها هم ازدواج میکنن و میخوان با جهیزیه روزینها بدهی چیکو رو بدن، ولی میبینن قلکه پر از سکههای قدیمی و از رده خارجه! یه کلک دیگه سوار میکنن (میگن پوست تن بدون قطره خون!) و از بدهی خلاص میشن! این سه تا که دیگه پول ندارن، تو جاده به حضرت عیسی برمیخورن که خودش رو شکل یه آدم گرسنه درآورده. ژائو رو راضی میکنن و نونشونو با عیسی تقسیم میکنن!
بازیگرای فیلم هم خیلی خوبن! "ماتئوس ناخترگائل" نقش ژائو رو بازی میکنه، "سلتون ملو" نقش چیکو، "فرناندا مونتهنگرو" نقش مریم مقدس، "مارکو نانینی" نقش سورینو راهزن، "دنیس فراگا" نقش دورا، "لیما دوارته" نقش اسقف، و خیلی بازیگرای دیگه.
فیلم هم تو برزیل خیلی موفق بوده هم از نظر منتقدا هم از نظر فروش. چند تا جایزه هم برده. میگن قسمت دومش هم اومده بیرون، "O Auto da Compadecida 2"، که ماتئوس ناخترگائل و سلتون ملو دوباره نقشهای خودشونو بازی کردن. فکر کنم خیلی فیلم باحالی بشه!
در کل "A Dog's Will" یه فیلم خیلی سرگرمکننده و خندهداره با یه داستان جالب و بازیگرای خوب. اگه دنبال یه کمدی فانتزی با حال و هوای برزیلی میگردی، حتما این فیلم رو ببین! امیدوارم قسمت دومش هم مثل اولی خوب باشه!